تعطیله اقا تعطیله
آخر هفته گذشته برای انجام یه کار اداری صبح اول وقت رفتم بیرون و خیلی هم خوشحال بودم که تونستم اولین نفر خودم رو برسونم به اون اداره وقتی دیدم به راحتی جای پارک برای ماشین اونهم توی سایه هست خیلی خوشحال شدم و رفتم ماشین رو توی سایه پارک کردم مدارک رو برداشتم شادان و خندان به سمت اداره مورد نظر راه افتادم در هم باز بود هیشکی هم توی محوطه نبود. خدایا چی شده امروز معجزه شده؟ هنوز دو سه قدم برنداشته بودم که یهو آقای نگهبان فریاد زو" هی آقا کجا داری میری همینطور سرتو انداختی پایین و داری میری؟!" گفتم دارم میرم پیش اقای ...... یهو گفت تعطیله اقا . یهو خشکم زد. یعنی چی تعطیله برای چی تعطیله مگه چی شده>؟ همینطور داشتم میگفتم که گفت به من زبطی نداره امروز رو به خاطر گرمای بیش از حد هوا و آلودگی هوا تعطیل کردن. هیچی نگفتم و یادم افتاد که وقتی میرفتم توی اون اداره توی دمای 50 درجه بیرون , داخل اونقدر خنک بود که یخ میزدی . اون وقت به دلیل گرما و الودگی و از این کوفت و زهرمارها اداره دولتی که داخلش تابستون خنک و زمستون گرم داره تعطیلمیشه اومدم بیرون دیدم رفتگر محله با زبون روزه توی افتاب 50 درجه هم در حال ذکر گفتنه هم در حال کار و تمیز کردن خیابون و دخل جوی. کمی انطرف تر کارگرساختمونی داره بالای ارتفاع 20 متری تیر آهن داغ رو با دست گرفته و جوش میده و همه مغازه ها و مکانیک ها و تعمیرگاهها و همه و همه در حال کار هستند و فقط این کارمندان هستند که ممکنه گرما و الودگی هوا اذیتشون بکنه نه اینکه محیط کاری شون بسیار سخت و زیان اوره و ...... راستی بالای سر اون اداره شعار سال رو هم نوشته بودن: " اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" اگر کارمندان دولت که حقوق بگیر از بیت المال هستند و این همه زحمت میکشن وای به حال ... بگذریم زیادی دارم حرف میزنم و ممکنه سرمو به باد بدم.
نمونه هایی از تجاوز در مکان هایی که ارباب رجوع دارند
- ۹۳/۰۴/۲۹